موضوع داستان عشق مرینت و آدرین

Parmida Parmida Parmida · 1404/1/24 21:14 · خواندن 1 دقیقه

 

 

سلام بچه ها من قراره یه رمان براتون بنویسم که درباره زندگی مرینت و آدرین هست،

اسم این رمان عشق مرینت و آدرین هست ،❤️❤️❣️

 

سلام من مرینت هستم ۱۵ سالمه و آرزو دارم یک  طراح مد بزرگ بشم من در پاریس زندگی می‌کنم و یک راز بزرگ دارم اینکه......   من لیدی باگ ام 🐞🐞🐞

 

سلام من آدرین هستم ۱۶ سالمه و آرزو دارم که پدرم اجازه بده یکم آزاد باشم من در پاریس زندگی میکنم و یک راز بزرگ دارم اینکه.....   من کت نوار ام 🐾🐾🐾

(نکته:من در داستان هام میگم لیدی باگ و گربه سیاه)

و بقیه نکات دو خود داستان لازم باشه میگم 😘

و بگم تو این داستان گربه سیاه لیدی باگ رو مثل دوست قبول داره و عاشقش نیست 

و در داستان امیلی زنده هست 

وقتی میگم آدری منظورم آدری بورژوا زن شهردار و مادر کلویی هست 

و لوکا به مدرسه میاد عاشق مرینت هست ولی مرینت ازش بدش میاد 

 

 شخصیت های اصلی رمان مرینت و آدرین هستن 

اسم خودم پارمیدا هست نویسنده جدید 

امیدوارم داستانم رو دنبال کنید و یه سر به پست های منم بزنید ممنون❣️❣️😊😊