مرینت و آدرین ❤️ ۳

که یه هو ....
پارمیدا :لوکا پرید جلو اون با لایلا ، کاگامی ،کلویی بودن
و برنامه داشتن نزارن مرینت و آدرین به هم برسن
آدرین: لوکا هم فقط گند میزنه به لحظات من ای خدااا🤦🏼
کلویی: آدرین عشقم خوبی بیا بغلم تا خواستم برم بغلش منو حل داد بهخاطر دختر نونوا🤬🤬🤬
لایلا : منو آدرین با هم کار میکنیم پس مال منی
کاگامی: نه مامی با گابریل قرار داد داره
پارمیدا : دعواشون شد
لوکا : مرینت و پرت کردم اون ور ...
آدرین: مرینت بلندش کردم خوبی جایت درد نگرفت
لوکا : به تو چه
بادیگار : گودَ 💪🏼🧌
آدرین : به مرینت کمک کردم بشینه تو ماشین
بادیگاردم داشت میجنگید
وای خدا خودم ماشین رو می رونم
مرینت: اخ.... نه ... من .میرم خونه .... خودم
(نقطه ها نشونه ناله و درد هست )
آدرین: مرینت عقب بود منم رفتم پیشش در و قفل کردم
رفتم بیشش از تو کیفم یه بطری آب درآوردم و دادم بخوره
مرینت : ای.... م....مرسی، آدرین ...
آدرین:جانم چیه پات خیلی درد میکنه
مرینت : میشه ..... محکم ......بغلم کنی (یا خدا )
آدرین: چی اره
محکم بغلش کردم اونم منو محکم گرفته بود احساس
کردم شل شد دیدم از تب داره میسوزه و بیهوش شده
رفتم از ماشین بیرون زنگ زدم به تیم نجات
فلش بک به دیشب :
(پیام من از طرف آدرین بود )
پایان فلش بک :
الیا : باش الان میایم
لوکا : ساکت شید کلویی ، لایلااا، کاگامییی
کلویی : فرار کنیم
لوکا : اره بدوین
دو ساعت بعد خونه مرینت اینا پیش مامان و باباش
سابین : تام چرا مرینت نیومد
تام : نمیدونم بزار زنگ بزنم
تو بیمارستان: (الان نصف شبه آدرین پیش مرینت هست
آدرین: مرینت لطفاً پاشو
مرینت : ا . د.ر.ی.ن
آدرین : با نو من (با گریه )
مرینت : اخ ... ساعت چنده
آدرین :۲
میشه بغلت کنم
مرینت : چرا... اجازه میگیری
🫂🫂🫂👩❤️💋👨👩❤️💋👨👩❤️💋👨👩❤️💋👨
زینگ زینگ
مرینت : آدرین .. میشه .....گوشیمو بدی
آدرین : خودم جواب میدم
مرینت : ...با..ش...
الو
تام : تو کی هستی دخترم کجاست
آدرین:من ...من یه لحظه گوشی
مرینت بگم کیم
مرینت : بگو عشق زندگیم
آدرین : بانو من خودت بگو
مرینت :الو سلام مامان
(ماجرا رو گفت)
فردا صبح :
وای خدا ....
بای بای💫💫